مدرک یا مهارت

«تعلیم و تربیت» و «اشتغال» دو دغدغه اساسی در هر جامعه‌ای هستند. بحث آموزش از بدو تولد هر انسانی به مجموعه نگرانی‌های والدین اضافه و با گذر زمان به یک چالش فردی مبدل می‌شود.
این موضوع زمانی بیشتر جلوه می‌کند که فرد پا به دوره جوانی و تحصیلات آموزش عالی می‌گذارد. زیرا بحث انتخاب رشته تحصیلی که منجر به اشتغال با درآمد مناسب شود جنس جدیدی از دغدغه آموزشی را به وجود می‌آورد.

افراد معمولا با انجام مطالعات و پژوهش‌های زیاد، مشورت با اطرافیان و حتی مراجعه به مشاورهای تحصیلی، رشته خود در دانشگاه را انتخاب می‌کنند، اما اغلب پس از صرف سال‌ها زمان و البته هزینه زیاد و با پایان دوره تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و یا حتی دکترا با ورود به بازار کار دچار سرخوردگی می‌شوند.

این سرخوردگی ناشی از وجود مدرکی است که حجتی بر داشتن مهارت و حتی دانش نیست و پیامد اصلی آن وجود فارغ‌التحصیلان بیکار بی‌شماری است که یا نمی‌دانند در چه زمینه‌ای باید فعالیت کنند یا واجد شرایط استخدام در هیچ سازمان و شرکتی نیستند. اینجاست که تفاوت «تعلیم» با «تربیت» و نیاز به بازنگری در نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی در پرورش نیروی کار توانمند و دارای علم و مهارت برجسته می‌شود.(مدرک بی مهارت یا مهارت بی مدرک)

این روز‌ها در دنیای کسب کار کنونی، مهارت ها و برخی ویژگی‌های شخصیتی از تحصیلات بسیار مهمترند. یکی از کارشناسان مدیریتی حتی عقیده‌ دارد که سابقه کاری مشابه نیز به اندازه‌ی مهارت‌ های یک فرد اهمیت ندارد.